یه شعره جدید در مورد بهار سروریدم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
باز از گوشه کنار به هوا بر خواسته
بوی عطر گل ها ، بوی باران بر خاک
بلبلان از نفس باد صبا مست شدند
بسکه در گوش زمین بلبلان شعره بهارم خواندند
میکشد خمیازه این زمین سردم
غنچه ها پنهانی میزنند سوی چمن چند چشمک
و چمن میخندد
اندر این نزدیکی میشناسم کوهی
که به تن کرده باز ، آن قبای سبزش
چشمه بازم این بار ، بدرقه کرده رود
ماهیان میخندند
آسمان میبارد ، دل تنگی دارد
و کمانی رنگی ، میبرد یک لبخند هدیه از خورشید
آسمان میخندد
این زمان وقتش هست که کنی پاک دلت
دله تو هست زیبا ، نکنش زشت به دست کینه
وقته آن گشته تا ، خود بهـــــــاری بشوی
غصه ها را برشوی
قصه ایی دیگر کن
شادمان و خندان
که بهاری بودنت با خنده هایت زیباست
و خدا میخندد
شیخ المریض عمو حسین پیرزاد
تقدیم به تموم بروبچ بهاری خنگولستان
منم به تا دیر نشده عید رو تبریک بگم
انشالا سالی پر از
خنده به لب
شادی به دل
و یاد خدا در سینه
داشته باشید